سوالی که تبدیل به مسئله ی بزرگی برای اکثریت معامله گران در بازار چه بازارهای بین المللی و چه بازارهای داخلی شده است: چطور کمتر زیان کنیم؟
بازارهای مالی گاهی موارد باتوجه به وضعیت بنیادی و جو عممومی غالب بر بازار دچار اصلاح و یا حتی ریزش های شدیدی میشوند که ممکن است خسارات زیاد را بر معامله گران تحمیل کنند و در این مواقع معامله گران با استراتژی های خود و یا کپی برداری از استراتژی سایرین سعی دارند تا این ضرر و زیان را کمتر کنند و یا حتی در صدد انتقام از بازار برآیند.

در این مواقع اغلب استراتژی هایی که در پیش گرفته میشود مانند میانگین کم کردن و یا تعیین کف های پایینتر توسط تکنیکالیست ها و در بازارهای بین المللی استفاده از معاملات اهرمی کاری به جایی نمیبرد و حتی ممکن است ضررهای سنگین تری را به معامله گران تحمیل کنند.
اما واقعا چاره چیست؟

جواب در خود چرایی معامله کردن و چطور معامله کردن است. اینکه ما بتوانیم به سوالاتی نظیر اینکه چه سهمی را کی با چه قیمتی و در کدام سطح حمایتی با چه هدف قیمتی بخریم پاسخ این معمای مهم و پر اهمیت است. تحلیلگران خبره بازار اغلب برای انتخاب سهم و اقدام به معامله در بازار ساعتها و حتی روزها را زمان میگذارند تا با تحلیل های بنیادی، تکنیکال و تحلیل حساسیت و روانشناسی بازار، اقدام به معامله صحیحی کنند.
برای یک معامله ارکان متفاوت و مهمی وجود دارند و صرف توجه به یک نمودار بدون درنظر گرفتن سایر شرایط بخصوص شرایط اقتصاد کلان و روانشناسی معامله گران نمیتوان دست به معامله امن زد. درضمن باید توجه داشت که معامله ای امن است که اولین هدف آن حفظ ثروت و دومین هدف کسب منفعت باشد و لذا حتی خبره های بازار هم مصونیتی صد در صدی دربرابر زیان ندارند.

درنتیجه با یادگیری از بزرگان بازار سهام مانند وارن بافت و… باید درنظر داشت که برای یک معامله باید آنقدری صبر کرد تا در بهترین شرایط و ایمن ترین حالت ممکن اقدام به معامله کنیم. وارن بافت در کتاب گلوله برفی خود اشاره کرده که زمانی وارد یک معامله میشده که روزها و حتی ماه ها برای آن لحظه انتظار کشیده اما بهترین معامله با بیشترین سود را انجام میداده است.
بازار مالی، بازار صبر، تحقیق، مطالعه و کسب دانش است پس گهگاهی معامله نکردن بهتر از بد معامله کردن است. بنشینید صبر کنید تا موقعیت مناسب معامله فرا برسد